هر از گاهی از تلویزیون می شنویم که یک آمریکایی به فلان مدرسه، اداره، یا کلیسا با اسلحه حمله کرد و چند نفر را به قتل رساند. با مشاهده این قاتل ها بعضی از ما بدون هیچ تاملی به دوستان یا خانواده خود که با ما برنامه خبری را تماشا می کنند می گوییم:« باید بلافاصله این قاتل را به بدترین شکل ممکن کشت.»برخی دیگر ممکن است از کار او لذت ببرند و او را فردی شجاع ببینند. عده ای قاتل بیچاره را یک بیمار روانی می دانند و معتقدند همین درد و رنج بیماری به عنوان تنبیه برای او کافی است و باید در یک بیمارستان روانی بستری شود. البته این طرز نگاه ها تنها به ما که از تلویزیون خانه شاهد این اتفاقات هستیم نمی شود و متخصصین هم معتقدند شناسایی مرز مرض روانی بسیار سخت است و اینکه فلان قاتل را دیوانه بدانیم و به بیمارستان روانی منتقل کنیم یا اینکه او را در سلامت روانی بدانیم و علتی برای این کارش متصور بشویم و به استناد این جرم او را اعدام کنیم یا به حبس ابد محکوم کنیم کاری دشوار است.

برای آشنایی بیشتر با یکی از این قاتلین پرونده بافورد او فارو[1] را که یه جانی به تمام معنا بود را باز می کنیم و به تشریح وضعیت او می پردازیم.



BUFORD O. FURROW          

شرح حادثه:

ماجرا از این قرار است که فارو به محله یهودی نشین لوس آنجلس رفت و به پنج نفر از جمله سه پسر نوجوان تیراندازی کرد.چند کیلومتر دورتر از محل حادثه، ازیک پستچی فیلیپینی تبار می گوید تو می توانی نامه من را پست کنی؟ پستچی قبول می کند و فارو با اسلحه ای که داشت نه بار از فاصله نزدیک به او شلیک می کند!

 

نظر شما چیست؟

فرض کنید شما روانشناس بودید. با توجه به شرح حادثه بگویید چرا این فرد آمریکایی سفید پوست چنین جنایتی را مرتکب شده است؟ اگر نیاز به راهنمایی دارید به کلمات کلیدی متن دوباره دقت کنید.

من مطمئنم بسیاری از شما خوانندگان علت این قتل ها را فهمیدید.

 

 

 

نتایج تحقیقات

فارو روز بعد از حادثه درحالیکه 450 کیلموتر در بیابان رانندگی کرده بود در حالیکه که غیر مسلح بود به اداره اف بی آی  لاس وگاس 1رفت و خود را تسلیم کرد. او هدف خود را از این کشتار نگرانی از افول نژاد سفید بیان کرد.

بعد از تحقیقات گسترده در این زمینه، حقایقی اشکار شد. فارو سال ها عضو یک گروه نژاد پرست سفید پوست در سواحل اقیانوس آرام در شمال غربی ایالات متحده بوده است. و دوره نبرد های تن به تن را در محل استقرار آریان نیشن[2] در آیداهو گذرانده بود. و در بازجویی هایش به ماموران گفته بود که بار ها به کشتار دسته جمعی فکر کرده ام.

پرس و جو از اطرافیان فارو

یکی از دوستانش فارو را مردی خشن توصیف کرده بود که دوست داشت همه چیز را تحت کنترل در بیاورد. اما برخی از دوستان دیگر فارو نکات مثبتی درباره او ذکر کردند. برای مثال یکی از کارفرمایان او گفته بود:« او هر روز سر کارش حاضر است و هیچ دردسری درست نمی کند.»

تاریخچه بالینی:

یک سال پیش از انجام جنایت فارو در حالیکه مست به نظر می رسیده به بیمارستان روانی مراجعه کرده بود و تقاضای پذیرش داشته است اما وقتی که پرستاران قصد داشتند سوئیچ اتوموبیل او را بگیرند با چاقو یکی از آنان را تهدید کرده بود که به خاطر این عمل به 165 روز حبس محکوم شده بود. خانواده فارو نمی توانستند او را در بیمارستان روانی بستری کنند چون در ایالات متحده خانواده ها نمی توانند فرزندان بالاتر از 13 ساله خود را به اجبار بستری کنند.

فارو به خاطر احساس افسردگی و تمایلات به خود کشی در برهه های زمانی دارو ضد افسردگی مصرف می کرده است و ظاهرا درمان شده بود اما دارو ها را به طور مرتب مصرف نمی کرد



1   LAS VEGAS

 

[2]Aryan nation

وقتی ازبیماری های روانی صحبت می کنیم طیف وسیعی از مشکلات را باید مدنظر قرار دهیم که بسیاری از آنها جنبه خصوصی دارند بدین معنا که ممکن است دیگران متوجه وجود آنان در فرد بیمار نشوند و برخی دیگر جنبه عمومی دارند و گاهی منجر به فاجعه می شوند که یکی از نمونه های آن را در پرونده فارو مطالعه کردید. از نظر روانشناسی مرضی نباید کسی را که بیمار روانی است فردی شرور بدانیم – بلکه آنان تنها با بقیه متفاوت هستند. و روانشناسی مرضی می خواهد درک کند که متفاوت بودن این افراد چه حسی دارد و دیگران چه رفتاری با بیماران روانی دارند.

علت بیماری های روانی گاهی بیرونی است. مانند عواقب روحی و روانی ناشی از بیکار شدن و گاهی درونی مثلا فردی حس ناامیدی به زندگی دارد یا در تمرکز مشکل دارد.

علت این بیماری ها هر چه که باشد مطمئنا تاثیرات بسیار زیادی بر روی فرد و خانواده او دارند به طوریکه این افراد با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند. بد نیست بدانید نیمی از عوارضی که در سرتاسر جهان  باعث ناتوانی افراد می شوند همین بیماری های روانی هستند.(موری و لوپز 1996)

بحث ویژه

یکی از مسایل مهم در جمهوری اسلامی ایران این است که مراکز درمانی روانشناسی و روانپزشکی با بیمه ها طرف قرارداد نیستند و در نتیجه خانواده های افراد مبتلا به اختلالات روانی مجبور هستند هزینه های بسیار سنگینی را بپردازند. و با توجه به اینکه اکثریت جامعه درآمد متوسط رو به پایینی دارند ناچار هستند بیماری عزیزان خود را تحمل  کنند و فشار های روانی در خانواده منجر به بروز بیماری های جسمی و روانی در اعضای خانواده می شود. امیدواریم همانطور که رهبری گفته است ما می خواهیم بیمار به جز رنج بیماری، ناراحتی دیگری نداشته باشد، بیمار های روانی هم مدنظر قرار گیرند.

انگ بیماری زدن   

 قبلا در مقاله ای راجع به این موضوع نوشته ام، می توانید به اینجا مراجعه کنید.

 

رفتار انطباقی و رفتار غیر انطباقی:

علت عمده شکست ها و ناتوانی های افراد که منجر به بیماری های روانی می گردد ناتوانی در انطباق است. حالا انطباق چیست؟ انطباق یافتن برقرای نوعی توازن بین آنچه که فرد انجام می دهد و آنجه که می خواهد از یک طرف و آنچه که جامعه می خواهد از طرف دیگر است. ما در طول زندگی به طور مستمر درحال انطباق یاقتن هستیم. البته مشخص است که موفقیت در انطباق در یک موقعیت منجر به موفقیت در موقعیت های دیگر نمی شود.

 

اما بد نیست تاثیر پیشرفت های امروزه جهانی را هم بر این انطباق و سلامت روانی بررسی کنیم.

 

گسترش روزمره ارتباطات و پیشرفت های بشری تاثیر دو گانه ای بر این موضوع گذاشته است. از طرفی رویارویی بشر با امکانات، شرایط، و موقعیت هایی که قبلا نبوده سرعت و تعداد انطباق های گذشته را افزایش داده و به تناسب امکان شکست در انطباق را هم افزایش می دهد.

 

از طرف دیگر پیشرفت بشریت و ایجاد موسساتی مانند بهزیستی، بیمه تامین اجتماعی، بیمه خدمات درمانی باعث شده افرادی که در گذشته به خاطر ناتوانی های خاص نمی توانستند امرار معاش کنند امروزه در راحتی نسبی به سر می برند و حس انطباق یافتن را درک می کنند.

موضوع مورد بحث دیگر رفتار های غیر انطباقی است. نکته مدنظر من در اینجا این است توجه داشته باشید که رفتار غیر معمول را رفتار غیرانطباقی ندانید.

به عنوان مثال اگر فردی را ببینید که در محیط دانشگاه کفش نمی پوشد او را دارای مشکل ندانید شاید او استیو جابز باشد که هست. یا اگر فردی از زدن کروات با رنگ تند امتاع کند یا با هواپیما سفر نکن شاید رفتار غیرعادی داشته باشد اما غیرانطباقی نیست. آها این نفر دوم انیشتین بود.

 

نویسنده: محمد ولی حسنی

منابع: کتاب رواشناسی مرضی ساراسون

و چند تا سایت دیگه